دیکشنری
داستان آبیدیک
micromotion
ma͡ikɹomoʃən
فارسی
1
عمومی
::
جنبشچیزهایریز، حركتاجسامخرد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MICROHOMOLOGY MEDIATED END JOINING
MICROINSTRUCTION
MICROLENSING
MICROLITHIC
MICROLOGY
MICROMANAGE
MICROMARKET
MICROMARKETING
MICROMETEORITE
MICROMETER
MICROMETER CALIPER
MICROMETER READING
MICROMETRY
MICROMICRON
MICROMINIATURIZATION
MICROMOTION
MICRON
MICRONESIA, FED ST
MICRONESIAN
MICRONIZE
MICRONUCLEATION
MICRONUCLEUS
MICRONURIENT
MICRONUTRIENT
MICRONUTRIENTS
MICROORGAN
MICROORGANISM
MICROORGANISMS
MICROPARASITE
MICROPAYMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید