دیکشنری
Midst
mɪdst
فارسی
1
عمومی
::
قسمت وسط، درمیان، قلب، دل، در وسط
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MIDNIGHT SUN
MIDNOON
MIDPOINT
MIDPOINT RULE
MIDPONS
MIDRANGE
MIDRANGE WATER REDUCING ADMIXTURES
MIDRASH
MIDRIB
MIDRIFF
MIDSECTION
MIDSHIPMAN
MIDSHIPS
MIDSPECTRUM AGENTS
MIDSPREAD
MIDST
MIDSTANCE
MIDSTREAM
MIDSUMMER
MIDSUMMER DAY
MIDWAY
MIDWEEK
MIDWEST INDEPENDENT SYSTEM OPERATORS
MIDWIFE
MIDWIFERY
MIDWINTER
MIDYEAR
MIEN
MIFEPRISTONE
MIFF
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید