دیکشنری
Ophthalmia
ɑfθəlmiə
فارسی
1
عمومی
::
رمد، (طب) چشم درد، التهاب، اماس چشم، ملتحمه كره
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPHICLEIDE
OPHIDIAN
OPHILATROUS
OPHILOGY
OPHIOLATER
OPHIOLATRY
OPHIOLITIC
OPHIOLOGY
OPHIOPHAGOUS
OPHITE
OPHITIC
OPHITIC TEXTURE
OPHIURAN
OPHIUROIDEDA
OPHLHALMOLOGIST
OPHTHALMIA
OPHTHALMIC
OPHTHALMITIS
OPHTHALMOLOGICAL
OPHTHALMOLOGIST
OPHTHALMOLOGY
OPHTHALMOSCOPE
OPHTHALMOSCOPY
OPIAM
OPIATE
OPIATES
OPINE
OPINION
OPINION LEADER
OPINION LEADERS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید