دیکشنری
داستان آبیدیک
Outwear
a͡ʊtwɛɹ
فارسی
1
عمومی
::
فرسوده شدن، گذراندن، بیشتر دوام كردن، كهنهشدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTVOTE
OUTVOTER
OUTWALK
OUTWALL
OUTWARD
OUTWARD APPLICATION
OUTWARD BOUND
OUTWARD MANIFEST
OUTWARD MOBILITY
OUTWARD SHOW
OUTWARD THINGS
OUTWARDLY
OUTWARDNESS
OUTWARDS
OUTWATCH
OUTWEAR
OUTWEIGH
OUTWIND
OUTWIT
OUTWORK
OUTWORLD
OUTWORN
OUV
OUYBY
OUZEL
OVA
OVAL
OVAL WINDOW
OVALIZE
OVALLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید