دیکشنری
داستان آبیدیک
Overt
ovɜɹt
فارسی
1
عمومی
::
اشكار، معلوم، عمومی، فاش، نپوشیده، واضح
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OVERSLIP
OVERSOUL
OVERSPEND
OVERSPREAD
OVERSTATE
OVERSTATEMENT
OVERSTAY
OVERSTEP
OVERSTOCK
OVERSTRAIN
OVERSTRESSED AREA
OVERSTRINGING ANGLE
OVERSTRUNG
OVERSTUFF
OVERSUBTLE
OVERT
OVERT ACT
OVERT AGGRESSION
OVERTAKE
OVERTASK
OVERTAX
OVERTHINKING
OVERTHROW
OVERTHWART
OVERTIME
OVERTIME PREMIUM
OVERTIMER
OVERTLY
OVERTONE
OVERTOP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید