دیکشنری
Plasmin
plæzmɪn
فارسی
1
عمومی
::
دیاستاز عامل، (تش) دیاستاز تجزیهكننده پروتئین
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PLANTS INDIGENOUS TO
PLANUM TEMPORALE
PLAQUE
PLASH
PLASHY
PLASM
PLASMA
PLASMA DESTRUCTION
PLASMA MEMBRANE
PLASMA OSMOLALITY
PLASMAGENE
PLASMALEMMA
PLASMATIC
PLASMIC
PLASMID VECTOR
PLASMIN
PLASMINOGEN
PLASMODIUM
PLASMOLYSIS
PLASTER
PLASTER CAST
PLASTER HAIR DOWN
PLASTER OF CLAY AND
PLASTER OF LIME AND
PLASTER OF PARIS
PLASTER ONTO
PLASTER OVER
PLASTER UP
PLASTER WITH
PLASTERBOARD
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید