دیکشنری
داستان آبیدیک
Profuse
pɹəfjus
فارسی
1
عمومی
::
وافر، لبریز، فراوان، سرشار ساختن، سرشار، ساری
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROFLIGACY
PROFLIGATE
PROFLIGATELY
PROFLUENT
PROFORMA
PROFORMA INVOICE
PROFOUND
PROFOUND GANGRENE
PROFOUND INTEREST
PROFOUND SCHOLARS
PROFOUND SLEEP
PROFOUNDLY
PROFOUNDNESS
PROFUNDITY
PROFUNDUS TENDON EXCURSION
PROFUSE
PROFUSE OF EXPENDITU
PROFUSE OF GILFTS
PROFUSE OF PROMISES
PROFUSELY
PROFUSENESS
PROFUSION
PROG
PROGAMETE
PROGENITIVE
PROGENITOR
PROGENITOR CELL
PROGENITORSHIP
PROGENITRESS
PROGENITURE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید