دیکشنری
داستان آبیدیک
Prow
pɹa͡ʊ
فارسی
1
عمومی
::
عرشه كشتی، (در شعر) كشتی، دماغه كشتی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROVISIONS OF A CONT
PROVISIONS OF LAW
PROVISIONS OF THE LA
PROVISO
PROVISORILY
PROVISORY
PROVOCATION
PROVOCATIVE
PROVOCATIVE OF LOVE
PROVOKE
PROVOKE INTO
PROVOKED
PROVOKING
PROVOST
PROVOST MARSHAL
PROW
PROWESS
PROWL
PROWL ABOUT
PROWLER
PROWOSS
PROXEMICS
PROXIMAL
PROXIMAL ENVIRONMENT
PROXIMAL MYOPATHY
PROXIMATE
PROXIMATE CAUSE
PROXIMATE DECISION MAKERS
PROXIMATE GOAL
PROXIMATELY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید