دیکشنری
Reimburse
ɹiɪmbɜɹs
فارسی
1
عمومی
::
باز پرداخت كردن، باز پرداختن، جبران كردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REHEARSE FOR
REHEARSER
REHOUSE
REHYDRATION
REICHSRAHT
REICHSTAY
REIFICATION
REIFY
REIGIN
REIGINING BEAUTY
REIGN
REIGN OVER
REIMAGINE
REIMAGING PROCESS
REIMBURSABLE
REIMBURSE
REIMBURSE FOR
REIMBURSE TO
REIMBURSEMENT
REIMPORT
REIMPRESSION
REIN
REIN BACK ON
REIN IN
REIN UP
REINCARNATE
REINCARNATED
REINCARNATION
REINCARNATIONIST
REINDEER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید