دیکشنری
داستان آبیدیک
Scuff
skʌf
فارسی
1
عمومی
::
كلش كلش كردن، صدای خراش، خراش، ساییدن، فرسایش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SCRUPULOUSNESS
SCRUPULOUSY
SCRUTABLE
SCRUTATOR
SCRUTIN DELISTE
SCRUTINEER
SCRUTINISE
SCRUTINIZE
SCRUTINIZER
SCRUTINY
SCSCALABLE
SCUB DIVING
SCUBA
SCUBA DIVING
SCUD
SCUFF
SCUFF UP
SCUFFLE
SCUFFLE HOE
SCUFFLE WITH
SCULL
SCULLER
SCULLERY
SCULLING
SCULLION
SCULPSIT
SCULPT
SCULPTING
SCULPTOR
SCULPTRESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید