دیکشنری
داستان آبیدیک
Sedilia
sɛdiljə
فارسی
1
عمومی
::
یكی از سه صندلی محراب یا صدر كلیسا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SECURITY TOKEN
SECUROCRAT
SEDAN
SEDAN CHAIR
SEDATE
SEDATELY
SEDATENESS
SEDATION
SEDATIVE
SEDATIVE HYPNOTIC
SEDENT
SEDENTARY
SEDERUNT
SEDGE
SEDGY
SEDILIA
SEDIMENT
SEDIMENT MOVEMENT
SEDIMENT SUPPLY
SEDIMENTARY
SEDIMENTARY BEDS
SEDIMENTARY LAYER
SEDIMENTARY LAYERS
SEDIMENTARY ROCK
SEDIMENTATION
SEDITION
SEDITIONARY
SEDITIOUS
SEDITIOUSLY
SEDITIOUSNESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید