دیکشنری
داستان آبیدیک
Stilted
stɪltɪd
فارسی
1
عمومی
::
قلنبه، با اب وتاب، دارای چوب پا، (مج) باشكوه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STILL LIFES
STILL LITTLE
STILL SMALL VOICE
STILL TONGUE MAKES A WISE HEAD
STILL WATER
STILL WATERS RUN DEEP
STILL WORSE
STILLAGE
STILLBIRTH
STILLBORN
STILLING BASIN
STILLNESS
STILLY
STILT
STILT HOUSE
STILTED
STILUS
STIMULANT
STIMULATE
STIMULATE INTO
STIMULATER
STIMULATING
STIMULATION
STIMULATIVE
STIMULATIVE MUSIC
STIMULATOR
STIMULI
STIMULUS
STIMULUS ONSET ASYNCHRONY
STIMULUS ORGANISM RESPONSE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید