داستان آبیدیک

stimulating

stɪmjəle͡itɪŋ


فارسی

1 عمومی:: مهیج‌، محرك‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, sound | find sb/sth ADV. extremely, really, very | intellectually, visually The programme contains some creative and visually stimulating material.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code