دیکشنری
Trachle
tɹækl
فارسی
1
عمومی
::
روی زمین كشیدن، ناپاك كردن، سبب خستگی یا دردسر
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TRACEROUTE COMMAND
TRACERS
TRACERY
TRACES
TRACHEA
TRACHEAL
TRACHEAL INTUBATION
TRACHEAN
TRACHEARY
TRACHEATE
TRACHEATOMY
TRACHEID
TRACHEITIS
TRACHEOSTOMY
TRACHEOTOMY
TRACHLE
TRACHOMA
TRACHYTE
TRACHYTIC
TRACING
TRACING PAPER
TRACING ROUTINE
TRACK
TRACK 2
TRACK AND FIELD
TRACK CLEARER
TRACK DOWN
TRACK INTO
TRACK IRREGULARITIES
TRACK MEETING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید