دیکشنری
داستان آبیدیک
Underlay
ʌndəɹle͡i
فارسی
1
عمومی
::
در زیر چیزی لایه قرار دادن، لایه زیرین، کم پوشانی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNDERFUNCTIONERS
UNDERGARMENT
UNDERGIRD
UNDERGO
UNDERGRAD U TE
UNDERGRADUATE
UNDERGRAMENT
UNDERGROUND
UNDERGROUND MINING
UNDERGROUND RAILROAD
UNDERGROUND THERMAL ENERGY STORAGE
UNDERGROWTH
UNDERHAND
UNDERHUNG
UNDERINVESTMENT
UNDERLAY
UNDERLET
UNDERLIE
UNDERLINE
UNDERLING
UNDERLINGS
UNDERLIP
UNDERLOADED
UNDERLYING
UNDERLYING ACCOUNTING DATA
UNDERLYING ASSET
UNDERLYING ASSETS
UNDERLYING FEELINGS
UNDERLYING OBLIGOR
UNDERLYING POOL OF EXPOSURES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید