Whittle

hwɪtəl


فارسی

1 عمومی:: پیوسته‌كم‌كردن‌، ساط‌ور، تراشیدن‌، چاقو، با، بریدن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code