دیکشنری
داستان آبیدیک
Whity
hwɪti
فارسی
1
عمومی
::
نسبتا سفید، (whitey) مایل به سفید، سفید پوست
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WHITING
WHITISH
WHITLEATHER
WHITLOW
WHITMONDAY
WHITSUN
WHITSUNDAY
WHITSUNTIDE
WHITTLE
WHITTLE AT
WHITTLE AWAY
WHITTLE DOWN
WHITTLE DOWN TO SIZE
WHITTLE OUT OF
WHITTLER
WHITY
WHIZ
WHIZ PAST
WHIZ THROUGH
WHIZBANG
WHIZZBANG
WHIZZER
WHO
WHO ARE THEY?
WHO ARE YOUR REFEREN
WHO CAME?
WHO CARES
WHO CLAIMS THE SUCCE
WHO COULD HAVE THOUGHT
WHO DO YOU THINK YOU ARE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید