دیکشنری
داستان آبیدیک
assemblyman
əsɛmblimən
فارسی
1
عمومی
::
عضو مجلس قانونگذاری، عضو مجلس، عضو انجمن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASSAY
ASSAYER
ASSEMBLAGE
ASSEMBLE
ASSEMBLE AND GO
ASSEMBLER
ASSEMBLY
ASSEMBLY AREA
ASSEMBLY LANGUAGE
ASSEMBLY LINE
ASSEMBLY LIST
ASSEMBLY OF EXPERTS
ASSEMBLY OF NOTABLES
ASSEMBLY PROGRAM
ASSEMBLY TO ORDER
ASSEMBLYMAN
ASSENT
ASSENT TO
ASSENTATION
ASSENTIENT
ASSERT
ASSERT ONESELF
ASSERTER
ASSERTION
ASSERTIVE
ASSERTIVE ANGER
ASSERTIVENESS
ASSERTOR
ASSES BRIDGE
ASSESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید