داستان آبیدیک

bogus

bogəs


فارسی

1 عمومی:: جعلی‌، ساختگی‌، کیری، ساختگی، قلابی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look, seem | dismiss sth as 75 paintings which art experts dismiss as bogus ADV. completely, entirely | largely

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code