دیکشنری
داستان آبیدیک
brime
bɹa͡im
فارسی
1
عمومی
::
نمك سودكردن، اب نمك، شوراب
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BRIGHTLY
BRIGHTNESS
BRIGHTNESS ADAPTATION
BRIGHTNESS CONTRAST
BRIGHTNESS INTENSITY
BRIGHTS DISEASE
BRIGHTWORK
BRILLIANCE
BRILLIANT
BRILLIANTINE
BRILLIANTLY
BRIM
BRIM FULL
BRIM OVER
BRIM WITH
BRIME
BRIMFUL
BRIMMER
BRIMMING WITH
BRIMSTONE
BRIMSTONE BUTERFLY
BRIMSTONE MATCH
BRINDED
BRINDLE
BRINDLED
BRINE
BRINE EXTRACTION FIELD
BRINE PAN
BRINED MEAT
BRING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید