circumnavigate

sɜɹkəmnævɪge͡it


فارسی

1 عمومی:: زمین‌ را، دورتادورگیتی‌ یا اقلیمی‌ كشتی‌ رانی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code