دیکشنری
داستان آبیدیک
conglomeration
kənglɑməɹe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
ادغام نامتجانس، توده، گلوه شدگی، اختلاط شركتها
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONGERIES
CONGEST
CONGESTED
CONGESTED ORGAN
CONGESTION
CONGESTION CHARGE ZONE
CONGESTION ZONE
CONGESTIVE
CONGESTIVE HEART FAILURE
CONGLOBATE
CONGLOBATION
CONGLOBE
CONGLOMERATE
CONGLOMERATE DIVERSIFICATION
CONGLOMERATE MERGER
CONGLOMERATION
CONGLUTINATE
CONGLUTINATION
CONGLUTINATIVE
CONGO
CONGO, DEM REP
CONGO, REPUB OF THE
CONGRATULANT
CONGRATULATE
CONGRATULATE ON
CONGRATULATION
CONGRATULATIONS
CONGRATULATOR
CONGRATULATORY
CONGREGANTS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید