دیکشنری
داستان آبیدیک
conglobation
kənglobe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
گردوری، گردشدگی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONGENITAL HEART DISEASE
CONGENITAL HEPATIC FIBROSIS
CONGENITAL WEB
CONGENITALLY
CONGENITALLY BLIND
CONGERIES
CONGEST
CONGESTED
CONGESTED ORGAN
CONGESTION
CONGESTION CHARGE ZONE
CONGESTION ZONE
CONGESTIVE
CONGESTIVE HEART FAILURE
CONGLOBATE
CONGLOBATION
CONGLOBE
CONGLOMERATE
CONGLOMERATE DIVERSIFICATION
CONGLOMERATE MERGER
CONGLOMERATION
CONGLUTINATE
CONGLUTINATION
CONGLUTINATIVE
CONGO
CONGO, DEM REP
CONGO, REPUB OF THE
CONGRATULANT
CONGRATULATE
CONGRATULATE ON
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید