دیکشنری
داستان آبیدیک
controvertist
kəntɹovɜɹtɪst
فارسی
1
عمومی
::
اهل مباحثه، جدلی، ردكننده، مخالف
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONTROLLER AREA NETWORK
CONTROLLER CENTRIC ARCHITECTURE
CONTROLLERSHIP
CONTROLLING
CONTROLLING BEHAVIOUR
CONTROLLING IDEA
CONTROLMENT
CONTROLS
CONTROVERSIAL
CONTROVERSIALIST
CONTROVERSIALLY
CONTROVERSIES AND CURRENT PRACTICE
CONTROVERSY
CONTROVERT
CONTROVERTIBLE
CONTROVERTIST
CONTUMACIOUS
CONTUMACIOUSLY
CONTUMACIOUSNESS
CONTUMACY
CONTUMELIOUS
CONTUMELIOUSLY
CONTUMELY
CONTUSE
CONTUSION
CONUNDRUM
CONURBATION
CONVALESCE
CONVALESCE FROM
CONVALESCENCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید