دیکشنری
داستان آبیدیک
crawler
kɹɔləɹ
فارسی
1
عمومی
::
درشكه ای كه برای مسافرجویی هسته میرود، خزنده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CRATERIFORM
CRAVAT
CRAVE
CRAVE TO
CRAVEN
CRAVENLY
CRAVING
CRAW
CRAWFISH
CRAWL
CRAWL ACROSS
CRAWL ALONG
CRAWL BACK TO
CRAWL OUT
CRAWL OVER
CRAWLER
CRAWLER BASED SEARCH ENGINE
CRAWLER DOZER
CRAWLER EXCAVATOR
CRAWLING WITH
CRAWLINGLY
CRAWLY
CRAYFISH
CRAYON
CRAZE
CRAZED
CRAZILY
CRAZINESS
CRAZING
CRAZING MILL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید