داستان آبیدیک

cuckoo


فارسی

1 کشاورزی:: یک دوره و الگوی محدود کننده نامنظم در پرها

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: (ج‌ش‌) فاخته‌، دیوانه‌، صدای‌ فاخته‌ دراوردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see CLOUD-CUCKOO LAND.

American Heritage Idioms

2 general:: adj. type of clock: She bought a cuckoo clock. noun lacking sense: He was somewhat a cuckoo., adj. silly person: They gave a nice cuckoo clock.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code