دیکشنری
demyelinating
فارسی
1
زیست شناسی
::
دمیلینه شدن
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEMOTION
DEMOULDING
DEMULCENT
DEMULTIPLEX
DEMULTIPLEXOR
DEMUR
DEMUR AT
DEMURE
DEMURELY
DEMURENESS
DEMURRABLE
DEMURRAGE
DEMURRAL
DEMURRANT
DEMURRER
DEMYELINATING
DEMYELINATION
DEMYSTIFY
DEMYTHOLOGIZE
DEN
DEN OF INIQUITY
DENARIUS
DENARY
DENATIONALIZATION
DENATIONALIZE
DENATURALIZE
DENATURANT
DENATURATION
DENATURE
DENDOGRAM
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید