disfranchisement

dɪsfɹænt͡ʃa͡izmənt


فارسی

1 عمومی:: محرومیت‌ یامحروم‌ سازی‌ ازحق‌ انتخابات‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code