disseisor

dɪssa͡izəɹ


فارسی

1 عمومی:: كسیكه‌ دیگری‌ راازتصرف‌ ملك‌ خودمحروم‌ میكند

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code