دیکشنری
داستان آبیدیک
electroscope
ɪlɛktɹəskop
فارسی
1
عمومی
::
برق سنج، برق یاب، تعیین كننده برق، برق نما
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ELECTRONIC TRANSFERABLE RECORDS MANAGEMENT SYSTEM
ELECTRONIC VOTING SYSTEM
ELECTRONIC WARFARE
ELECTRONIC WORD OF MOUTH
ELECTRONICS
ELECTRONOGRAPHY
ELECTRONYSTAGMOGRAPH
ELECTRONYSTAGMOGRAPHY
ELECTROPATHY
ELECTROPHORESIS
ELECTROPHORUS
ELECTROPHYSIOLOGIC
ELECTROPLATE
ELECTROPLATING
ELECTROPOSITIVE
ELECTROSCOPE
ELECTROSLAG WELDING
ELECTROSTATIC
ELECTROSTATIC ACTUATOR
ELECTROSTATIC PRECIPITATORS
ELECTROSTATICS
ELECTROSURGICAL
ELECTROTHERAPEUTICS
ELECTROTHERAPY
ELECTROTHERMAL
ELECTROTHERMIC
ELECTROTYPE
ELECTROVALENCE
ELECTROVALENCY
ELECTROWETTING
معنیهای پیشنهادی کاربران
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
عبارت داخل کار را وارد کنید