دیکشنری
داستان آبیدیک
electrothermic
ɪlɛktɹoθɜɹmɪk
فارسی
1
عمومی
::
وابسته به ایجاد حرارت، مربوط به الكتریسته و حرارت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ELECTROPHORUS
ELECTROPHYSIOLOGIC
ELECTROPLATE
ELECTROPLATING
ELECTROPOSITIVE
ELECTROSCOPE
ELECTROSLAG WELDING
ELECTROSTATIC
ELECTROSTATIC ACTUATOR
ELECTROSTATIC PRECIPITATORS
ELECTROSTATICS
ELECTROSURGICAL
ELECTROTHERAPEUTICS
ELECTROTHERAPY
ELECTROTHERMAL
ELECTROTHERMIC
ELECTROTYPE
ELECTROVALENCE
ELECTROVALENCY
ELECTROWETTING
ELECTRUM
ELECTUARY
ELECTUARY OF MYROBAL
ELEEMOSINARY
ELEEMOSINARY RELIEF
ELEEMOSYNARY
ELEGANCE
ELEGANT
ELEGANT MANERS
ELEGANT STYLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
عبارت داخل کار را وارد کنید