دیکشنری
داستان آبیدیک
epizoic
ɪpitsoɪk
فارسی
1
عمومی
::
انگل جانور، زندگی كننده روی بدن جانور
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EPITHELIALIZATION
EPITHELIALIZE
EPITHELIOID
EPITHELIOMA
EPITHELIUM
EPITHELIZE
EPITHERMAL NEUTRON
EPITHERMAL REACTOR
EPITHET
EPITHETIC
EPITHETICAL
EPITOME
EPITOMIST
EPITOMIZE
EPIZEUXIS
EPIZOIC
EPIZOOLOGY
EPIZOON
EPIZOOTIC
EPIZOOTIOLOGY
EPIZOOTOLOGY
EPO(EMERGENCY PROTECTIVE ORDER)
EPOC
EPOCH
EPOCH MAKING
EPOCHAL
EPODE
EPONYCHIUM
EPONYM
EPONYMIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید