دیکشنری
داستان آبیدیک
erythroid
ɹiθɹɔ͡id
فارسی
1
عمومی
::
الوده یامایل بخونریزی، خونین، سرخ، قرمز
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ERUPTION OF THE TEET
ERUPTION OF WAR
ERUPTIONAL
ERUPTIVE
ERWHILE
ERYNGO
ERYSIPELASE
ERYSIPELATOUS
ERYTHEMA
ERYTHEMATIC
ERYTHEMATOUS
ERYTHRAEA
ERYTHREAN
ERYTHRITOL
ERYTHROCYTE SEDIMENTATION RATE
ERYTHROID
ERYTHROMYCIN
ERZERUM
ESAU
ESCADRILLE
ESCALADE
ESCALATE
ESCALATE INTO
ESCALATION
ESCALATION MECHANISMS
ESCALATION PATH
ESCALATOR
ESCALATORY DYNAMICS
ESCALLOP
ESCAPABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید