دیکشنری
excurse
ɪkskɜɹs
فارسی
1
عمومی
::
گردش كردن، منحرف شدن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXCRESCENCY
EXCRESCENT
EXCRESCENTIAL
EXCRETA
EXCRETE
EXCRETION
EXCRETIVE
EXCRETORY
EXCRUCIATE
EXCRUCIATING
EXCRUCIATION
EXCULPATE
EXCULPATION
EXCULPATORY
EXCURRENT
EXCURSE
EXCURSION
EXCURSIONIST
EXCURSIVE
EXCURSIVELY
EXCURSUS
EXCUSABLE
EXCUSABLY
EXCUSATORY
EXCUSE
EXCUSE FOR
EXCUSE FROM
EXCUSE ME
EXCUSE MY FRENCH
EXCUSELESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید