exfoliation

ɪksfolie͡iʃən


فارسی

1 عمومی:: پوسته‌، ور، پوسته‌ پوسته‌ شدگی‌، پوسته‌ پوسته‌ سازی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code