exhale

ɛkshe͡il


فارسی

1 عمومی:: زفیركردن‌، دم‌ براوردن‌، بیرون‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to breathe out: You could hear him exhale.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code