دیکشنری
داستان آبیدیک
explanatorily
ɪksplænətɹəli
فارسی
1
عمومی
::
چنانكه توضیح دهدیاروشن سازد، توضیح، توضیحا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXPIRATION MONTH
EXPIRATION YEAR
EXPIRATORY
EXPIRE
EXPIRED
EXPIRED COST
EXPIRY
EXPIRY DATE
EXPLAIN
EXPLAIN AND PREDICT
EXPLAIN AWAY
EXPLAIN ONESELF
EXPLAINABLE
EXPLANATION
EXPLANATION OF BENEFITS
EXPLANATORILY
EXPLANATORY
EXPLANATORY FACTORS
EXPLANATORY NOTE
EXPLANATORY PARAGRAPH
EXPLANATORY POWER
EXPLANATORY TYPOLOGY
EXPLANATORY VARIABLE
EXPLANATORY VARIABLES
EXPLANT
EXPLETIVE
EXPLETORY
EXPLICABLE
EXPLICATE
EXPLICATE ORDER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید