دیکشنری
fervidity
fɜɹvədɪti
فارسی
1
عمومی
::
غیرت، حرارت، گرمی زیاد، حمیت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FERTILELY
FERTILISATION
FERTILITY
FERTILITY DECLINE
FERTILITY TRANSITION
FERTILIZABLE
FERTILIZATION
FERTILIZE
FERTILIZER
FERULA
FERULE
FERVENCY
FERVENT
FERVENTLY
FERVID
FERVIDITY
FERVIDLY
FERVIDNESS
FERVOR
FERVOUR
FESCENNINE
FESCUE
FESS
FESS UP
FESTAL
FESTER
FESTINATE
FESTINATION
FESTIVAL
FESTIVE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید