دیکشنری
داستان آبیدیک
fixity
fɪksɪti
فارسی
1
عمومی
::
ثبات، قرار، استواری، تثبیت، پایداری، ثبوت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FIXED PRICE CONTRACT
FIXED RADIX
FIXED STAR
FIXED STARS
FIXED TRANSVERS
FIXED UP
FIXED WEIGHT DUMBBELL
FIXED WIRELESS ACCESS
FIXEDLY
FIXEDNESS
FIXER
FIXIN TO
FIXING
FIXING BATH
FIXING DEVICE
FIXITY
FIXTURE
FIZZ
FIZZ UP
FIZZLE
FIZZLE OUT
FIZZY
FJELD
FJORD
FL
FLABBERGAST
FLABBILY
FLABBINESS
FLABBY
FLABELLATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید