دیکشنری
داستان آبیدیک
flaker
fle͡ikəɹ
فارسی
1
عمومی
::
الت تنكه كردن، سنگ چخماق، تنكه كار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLAGRANTLY
FLAGS WERE THEIR ONL
FLAGSHIP
FLAGSTAFF
FLAGSTONE
FLAIL
FLAIR
FLAK
FLAKE
FLAKE AWAY
FLAKE DOWN
FLAKE OFF
FLAKE OFF OF
FLAKE OUT
FLAKE WHITE
FLAKER
FLAKINESS
FLAKY
FLAM
FLAMBEAU
FLAMBOYANCE
FLAMBOYANCY
FLAMBOYANT
FLAMBOYANTE
FLAME
FLAME CULTIVATOR
FLAME JETS
FLAME PROJECTOR
FLAME RETARDANT
FLAME SPECTROPHOTOMETRY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید