داستان آبیدیک

forage


فارسی

1 کشاورزی:: زمین را در جستجوی غذا کندن همچنین به محصولات در یک مرتع اشاره دارد

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: غارت‌ كردن‌، علف‌، علوفه‌، علیق‌، تلاش‌ وجستجو برای‌ علیق‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): forage (around) (for something) to search for something, especially something to eat. • I will go to the kitchen and forage around for some cereal or something. • The rabbits got into the garden and were foraging for a good meal.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code