داستان آبیدیک

fowl


فارسی

1 کشاورزی:: پرندگان خانگی پرورش داده شده برای غذا یا سایر موارد مشابه؛ همچنین به یک مرغ در انتهای زندگی تولیدی خود (مرغ سوخاری) اشاره دارد

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: پرنده‌، ماكیان‌، مرغ‌، طیور، پرنده‌ را شكار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun edible bird: We ate fowl for dinner.

Simple Definitions

2 general:: see NEITHER FISH NOR FOWL.

American Heritage Idioms


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code