دیکشنری
داستان آبیدیک
foxed
fɑkst
فارسی
1
عمومی
::
رنگ برگشته، دارای رنگ سوخته، فاسدشده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOVEAL AVASCULAR ZONE
FOVEATE
FOVEIFORM
FOWL
FOWLER
FOWLER'S POSITION
FOWLING PIECE
FOX
FOX BRUSH
FOX EVIL
FOX FIRE
FOX GRAPE
FOX TERRIER
FOX TROT
FOX WOOD
FOXED
FOXGLOVE
FOXHOLE
FOXHOUND
FOXHUNT
FOXINESS
FOXTAIL LILY
FOXTAIL MILLET
FOXTROT
FOXY
FOY
FOYER
FRA
FRACAS
FRACKING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید