دیکشنری
داستان آبیدیک
furry
fɜɹi
فارسی
1
عمومی
::
خزپوش، خزدار، خز مانند، خز پوشیده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FURNISH
FURNISH FOR
FURNISHED
FURNISHED HISTORIC STRUCTURE
FURNISHER
FURNISHINGS
FURNITURE
FURNITURE AND FIXTURES
FUROR
FURORE
FURRED
FURRIER
FURRIERY
FURRING
FURROW
FURRY
FURTHER
FURTHER DOWN
FURTHER FROM THE TRUTH
FURTHER NOTICE
FURTHER TO
FURTHER UP
FURTHERANCE
FURTHERMORE
FURTHERMOST
FURTHERSOME
FURTHEST
FURTIVE
FURTIVE GLANCE
FURTIVELY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید