دیکشنری
داستان آبیدیک
gateage
ge͡itɪd͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
مساحت ده، استعمال(دریچه یابندبرای جلوگیری ازاب
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GASTROSCOPIC
GASTROSCOPY
GASTROTOMY
GASTROVASCULAR
GASTRULA
GASTRULATE
GASWORKS
GATE
GATE CRASHER
GATE ELECTRODE
GATE INSERT
GATE KEEPER
GATE MEETING
GATE POST
GATE TUBE
GATEAGE
GATED RECURRENT UNIT
GATEFOLD
GATEHOUSE
GATEKEEPER
GATEKEEPERS
GATEKEEPING
GATEPOST
GATEWAY
GATEWAY ROUTER
GATHER
GATHER 100K FOOD
GATHER 100K IRON
GATHER 100K STONES
GATHER 100K WOOD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید