دیکشنری
داستان آبیدیک
givig
gɪvig
فارسی
1
عمومی
::
دهش، بخشش
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GIVE WHAT FOR
GIVE WITH
GIVE YOU A LIFT
GIVE YOUR VOTE
GIVEAWAY
GIVEN
GIVEN ABOVE
GIVEN IN
GIVEN NAME
GIVEN THRESHOLD
GIVEN TO
GIVEN TO UNDERSTAND
GIVENCHY GENTLEMAN
GIVENCHY POUR HOMME
GIVER
GIVIG
GIVING PARTNER
GIZMO
GIZZARD
GL
GLABELLA
GLABRESCENT
GLABROUS
GLACE
GLACIAL
GLACIAL EPOCH
GLACIAL LAKE OUTBURST FLOOD
GLACIAL TILL
GLACIATE
GLACIATED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید