دیکشنری
داستان آبیدیک
greenly
gɹinli
فارسی
1
عمومی
::
تازه، ازروی خامی، ازروی بی تجربگی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GREENGAGE
GREENGROCER
GREENGROCERY
GREENHORN
GREENHOUSE
GREENHOUSE DURABILITY
GREENHOUSE FOUNDATION METHOD
GREENHOUSE GASES
GREENING
GREENISH
GREENLAND
GREENLANDER
GREENLESS
GREENLIGHT
GREENLING
GREENLY
GREENNESS
GREENOCKITE
GREENROOM
GREENS
GREENSHANK
GREENSICK
GREENSICKNESS
GREENSNAKE
GREENSTUFF
GREENSWARD
GREENTH
GREENWASHING
GREENWICH TIME
GREENWOOD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید