دیکشنری
داستان آبیدیک
groin
gɹɔ͡in
فارسی
1
عمومی
::
كشاله ران، بیخ ران، (درمعماری) محل تلاقی دو طاق
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GROAT
GROATS
GROBIAN
GROCER
GROCERIES
GROCERY
GROCERY CHAIN
GROEN
GROG
GROG BLOSSOM
GROGGERY
GROGGINESS
GROGGY
GROGRAM
GROGSHOP
GROIN
GROIN VAULT
GRONK
GROOM
GROOM AS
GROOM FOR
GROOMED
GROOMING CONNECTION
GROOMING NODE
GROOMING SWITCH
GROOMSMAN
GROOVE
GROOVE ON
GROOVED TIE
GROOVING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید