دیکشنری
hypodermic
ha͡ipədɜɹmɪk
فارسی
1
عمومی
::
زیرپوستی، تحت الجلدی، سوزن، (طب) تزریق زیر جلدی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HYPOCAUST
HYPOCHONDRIA
HYPOCHONDRIAC
HYPOCHONDRIACAL
HYPOCHONDRIASIS
HYPOCHONDRIUM
HYPOCORISM
HYPOCORISTIC
HYPOCRISY
HYPOCRISY INDUCTION PARADIGM
HYPOCRITE
HYPOCRITICAL
HYPOCRITICALLY
HYPODERM
HYPODERMAL
HYPODERMIC
HYPODERMIC INJECTION
HYPODERMIC SYRINGE
HYPODERMIS
HYPOFRACTIONATED TREATMENT
HYPOGASTRIC
HYPOGASTRIC REGION
HYPOGASTRIUM
HYPOGEAL
HYPOGEAN
HYPOGENE
HYPOGENOUS
HYPOGEOUS
HYPOGEUM
HYPOGLOSSAL
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید