immeasurably

ɪmɛʒəɹəbli


فارسی

1 عمومی:: بیحد، بی‌اندازه‌، چندانكه‌نتوان‌پیمود

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code